سلام داریم به چله تابستون نزدیک میشیم:) حسابی آبپز شدید؟؟؟؟ حسابی عرق هاتون دراومده؟؟؟ الان که ساعت از سه بعدازظهر گذشته و ناهار خوردیم و کولر روشنه و هرکس خزیده زیر پتو و ملحفه اش و خونه در سکوت فرو رفته:) خواستم هزار و یک شبم رو باز کنم و مشغول خوندن شم که گفتم: اول یک سری اینجا بیام:) صبح بابا سفارش کرد که برای ظهر خونه میام، برام شربت آبلیمو با لیمو تازه درست کن گفتم: به دیده منت حاج آقا:)) ولی به کل فراموش کرده بودم!! تا صدای آوردن ماشینش توو حیاط منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

International Encyclopedia 313 مطلب همه چی موجوده آموزش زبان آلمانی Nabz.Record answering unanswered questions بیقرار